دانلود فیلم Alien


«بیگانه» ولی در تضادومغایرت با کلیشه‌ها , بی‌نظمی و شتاب‌زدگی بی‌مووی‌ها قرار میگیرد . اسکات آنتاگونیست فیلمش را خیلی خیلی دیرتر از حد معمول در تمام شکوه و ابهتش معرفی می کند و در ازای بخش متعددی از فیلمش را به اتمسفرسازی و زمینه‌چینی آهسته زنومورف اختصاص میدهد و خیر صرفا از این روش قمر در عقرب‌شدنِ شرایط خدمه‌ی نوسترومو را به مرور زمان بد و بدتر میکند , بلکه به دنیاسازی فیلمش می پردازد و فرایند متعدد خارج داخل شدن یک کودک زنوموف از تخم و تبدیل شدن آن به هیولایی بدون نقص را نشان‌مان میدهد . به همین جهت است که شخصا یک ساعت اولیه فیلم را که در جریان آن هنوز خبری از نسخه‌ی آخری زنومورف وجود ندارد طولانی تر از بقیه‌ی فیلم که هیولا کشتارش را مقدمه می‌نماید دوست دارم . به صحنه‌های افتتاحیه‌ی فیلم که نوسترومو را در هم اکنون عبور از فضای بین‌ستاره‌ای نشان میدهد نگاه فرمایید . موسیقی جری گلداسمیت که از چندین نویز و صداهای بیرون از جو درست شده شده‌است , از به عبارتی نخست عملیات به در اختیار گرفتن تصاحب کردن روان تماشاگر را ابتدا میکند . آن گاه دوربین روی دستِ اسکات از خط مش میرسد که همچون شبحی حیران در راهروهای خالی و بدون نور نوسترومو میچرخد . راهروهایی که همچون تونل‌های تنگ و نخ نما یک زیردریایی در یکدیگر پیچ خورده‌اند . از آن دوران تا به امروز علمی‌ - تخیلی‌های زیادی ساخته‌ شده‌اند که با الهام از پباده سازی نوسترومو , فضای آلوده و کثیف و ترسناکی را به تصویر میکشند , البته «بیگانه» در سال ۱۹۷۹ در این باره خاص بود . در دورانی که نمایش‌ سفرهای فضایی از موادتشکیل دهنده یوتوپیایی فایده می برند یا این که همچون «جنگ ستارگان» اکنون و هوایی فانتزی و رنگارنگ داشتند , روبه‌رو شدن با دنیایی که درخصوص تفنگ‌های لیزری و تعقیب و گریزهای جنگنده‌های فضایی و رویا رویی با نژادهای بیگانه‌ی بافرهنگ و سخنگو کمبود , حادثه غیرمنتظره‌ای بود . شعار فیلم که «در گوشه و کنار کسی نمی‌تواند صدای جیغ‌تان را بشنود» , با این افتتاحیه به شایسته ترین صورت ممکن رنگ حقیقت به خویش می گیرد .
اسکات برای شکل‌دهی موادتشکیل دهنده و اتمسفر فیلمش سراغ الهام‌برداری از دو عدد از مهمترین فیلم‌های ژانر علمی‌ - تخیلی و وحشت رفته است : «۲۰۰۱ : یک ادیسه‌ی فضایی» و «کشتار با اره‌برقی در تگزاس»

دوربین اسکات به اطراف نوسترومو سرک می کشد . انگار در پی انسانی برای سخن زدن با وی میگردد , در ادامه نشانه‌ای از معاش . البته صرفا چیزی که پیدا می کنیم صدای ضعیف و دوردست موتورهای فضاپیما , در و دیوارهای ملتهب و آهنی , اسباب‌بازی‌های تزئینی خدمه و کلاه‌های فضانوردان است . در همین حین رایانه همراه فضاپیما فعال می‌گردد و خدمه را از خواب مصنوعی‌شان بیدار می‌نماید . در فیض از به عبارتی در آغاز متوجه می‌شویم که اینجا رییس که می باشد و معاش و مرگِ خدمه حقیقتا در دستان که می باشد : سیستم در دست گرفتن نوسترومو که «مادر» اسم دارااست . خدمه به آرامی از گهواره‌هایشان خارج می آیند . همچون بچه‌هایی که پایین در دست گرفتن و دستور مادرشان می باشند . او‌لین هر کس بیدار می شود کین است . هر کس اتفاقا اولی قربانی بیگانه خواهد بود .